پایه پولی
یکی از مهمترین ابزارهایی که با آن سیاست های پولی انبساطی و انقباضی را دولت ها و بانک مرکزی کنترل میکنند پایه پولی است
پایه پولی Monetary Base MO
پایه پولی به چه معناست ؟
پایه پولی به ساده ترین شکل بخواهیم بگوییم یعنی کل پول ایجاد شده توسط بانک مرکزی که شامل پول درحال گردش و ذخایر بانک ها میشود.
پول در حال گردش یعنی تمام پول هایی که مردم به آن دسترسی دارند در کل کشور و کشور های دیگر.
ذخایر بانک ها شامل 1.اوراق بهادار 2.وام ها 3.تسهیلات 3.ذخایر طلا 4.ذخایر ارزی 5.اعتبارات تصویبی 6.سپرده ها 7.صندوق های سرمایه گذاری و هرچیزی که با آن پول ایجاد کرده اند
به ساده ترین زبان این پایه پولی هر کشور است.
نقدینگی
نقدینگی چیست؟ تعریف ساده نقدینگی همان پول در حال گردش است که خیلی از مردم آن را با پایه پولی اشتباه میگیرند
میزان نقدینگی ایران تا فروردین 1402 به مقدار:6700هزارمیلیارد تومان بوده است(6700همت)
هرچه نقدینگی بالاتر برود تورم افزایش میابد وارزش پول ملی کاهش پیدا میکند
رشد نقدینگی به صورت تصاعدی است که در عکس بصورت نمودار نمایش داده ایم
به طور مثال زمانی که آقای احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسید نقدینگی که تحویل گرفت حدود 80هزار میلیارد تومان بود و زمانی که به آقای روحانی تحویل داد نقدینگی حدود 460هزارمیلیارد تومان شده بود (حدود7 برابر )
به عبارتی، در زمانی که محمود احمدینژاد در خردادماه سال 1384 به عنوان رییس دولت نهم انتخاب شد، دلار 898 تومان بود و 8 سال بعد و در زمانی که حسن روحانی در انتخابات سال 1392 پیروز میدان شد، نرخ دلار به حدود سه برابر افزایش یافت؛ به طوری که متوسط قیمت نرخ دلار براساس گزارش بانک مرکزی در خردادماه 1392، 3579 تومان بود.
آقای روحانی 460هزار میلیارد تومان تحویل گرفت و در انتها با حدود4600هزار میلیارد تومان تحویل داد(حدود 10برابر )
در دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی قیمت دلار ۱,۳ برابر شد. میتوان گفت که نرخ دلار در این دوره کنترل شده بود. با شروع دوره دوم ریاست جمهوری حسن روحانی در سال ۱۳۹۷ نرخ دلار به ۴۲۱۴ تومان رسید. سال بعد قیمت دلار به ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان افزایش یافت و در سال ۱۳۹۹ به ۲۲ هزار و ۷۰۰ تومان رسید.
میانگین سالانه دلار نشان میدهد که افزایش نرخ این ارز از کنترل خارج بوده است. در سال ۱۴۰۰ نرخ ارز به ۲۷ هزار تومان افزایش یافت
.
چگونه باید این رشد را متوقف کرد ؟ با افزاریش تولید ناخالص داخلی که در مقاله تولید ناخالص داخلی به آن خواهیم پرداخت GDP
سیاست های مالی
سیاستهای مالی در واقع مجموعه اقداماتی است که دولتها با هدف تاثیرگذاری روی اقتصاد و بازگرداندن آن به تعادل انجام میدهند. بسیاری از اوقات ممکن است اقتصاد کشور به دلایلی از جمله رکود یا تورم ناشی از فشار تقاضا، از تعادل خارج شده باشد. در چنین شرایطی، دولت میتواند با اقداماتی از قبیل تغییر نرخ مالیاتها یا تغییر میزان هزینههای دولتی، تاثیرات مهمی روی اقتصاد کشور بگذارد.
سیاست مالی بطور کلی به دو دسته تقسیم میشوند که عبارت اند از:
.انبساطی
.انقباضی
سیاست مالی انبساطی چیست؟
همانطور که از اسم انبساط مشخص است انبساط به معنای باز شدن است.برای درک بهتر تاثیر سیاست مالی انبساطی، اقتصادی فرضی را تصور کنید که با رکود درگیر است. در این شرایط اقتصادی ممکن است دولت تصمیم بگیرد مالیاتها را کاهش دهد تا از این طریق با افزایش تقاضای کل در اقتصاد سبب رشد اقتصادی شود. در واقع، زمانی که افراد مالیات کمتری بپردازند، منابع مالی بیشتری در اختیار خواهند داشت تا آن را صرف خرید کالاها و خدمات مختلف کنند. این تقاضای ایجاد شده در اقتصاد، باعث میشود تولیدکنندهها افراد بیشتری را به استخدام خود درآورند که این موضوع نیز اشتغال را افزایش و نرخ بیکاری را کاهش میدهد. همین افزایش نرخ اشتغال باعث میشود افراد بیشتری در جامعه از منابع مالی کافی برای خرید کالاها و خدمات برخوردار باشند و این یعنی با یکبار کاهش مالیات توسط دولت، تقاضای کل در اقتصاد از دو جهت افزایش یافته است. با کمی دقت در این روند، میتوانید چرخه مثبتی را که در نتیجه کاهش مالیات ایجاد شده شناسایی کنید و ببینید چطور این چرخه قدرت کافی برای تقویت خود، ایجاد رشد اقتصادی و خارج کردن اقتصاد از رکود را دارد.
همچنین ممکن است دولت بهجای کاهش مالیات، مخارج دولتی را افزایش دهد. ساخت فرودگاههای تازه یا ایجاد کارخانههای مختلف در کشور میتواند مثالی واضح برای این حالت از سیاست مالی انبساطی باشد. زمانی که دولت تصمیم میگیرد یک فرودگاه جدید در شهری بسازد، این موضوع خود سبب ایجاد اشتغال و در نتیجه افزایش تقاضای کل میشود. بهزبان ساده میتوان گفت زمانی که دولت مخارج خود را افزایش میدهد و تصمیم به تاسیس فرودگاهی تازه میگیرد، این موضوع نیازمند استخدام عده زیادی در مسیر تحقق این هدف است. نیروهای کار جدیدی که به تازگی شاغل شدهاند، منابع مالی بهدست میآورند تا کالاها و خدمات بیشتری خریداری کنند. در نتیجه این افزایش تقاضا، تولیدکنندگان محصولات بیشتری تولید میکنند و این موضوع تولید ناخالص داخلی را افزایش میدهد و رشد اقتصادی نیز بهمعنی رشد تولید ناخالص داخلی است؛ بنابراین هدف دولت از اعمال سیاست مالی انبساطی که ایجاد رشد اقتصادی بود، محقق شده است.
تاثیر سیاست مالی انبساطی روی سرمایه گذاری در بازارهای مالی
زمانی که دولت با هریک از ابزارهای کاهش مالیات، افزایش مخارج دولتی یا ترکیبی از هر دوی این ابزارها، سیاست مالی انبساطی اعمال میکند، منابع مالی در اختیار افراد جامعه برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی افزایش مییابد. فرض کنید همانطور که در قسمت قبل اشاره کردیم متوجه شوید از این پس باید مالیات کمتری بپردازید و تصمیم میگیرید این مبلغ را هر ماه صرف سرمایهگذاری در صندوق سهامی کنید. همانطور که میدانید مدیر صندوق سهامی، بخش اعظم منابع مالی در اختیار این صندوق را صرف سرمایهگذاری در سهام و حق تقدم شرکتهای بورسی و فرابورسی میکند. در نتیجه، منابع مالی بیشتری در اختیار شرکتها قرار میگیرد و این یعنی شرکتها میتوانند میزان تولید یا حتی میزان استخدام نیروها را در شرکت خود افزایش دهند. این موضوع نیز در نهایت سبب رشد اقتصادی میشود و سرمایهگذاران خرد نیز در نهایت سود بیشتری بهدست میآورند.
سیاست مالی انقباضی چیست؟
زمانی که کشوری با تورم درگیر است، ممکن است دولت برای مقابله با تورم، نسبت به اعمال سیاست مالی انقباضی اقدام کند. در چنین شرایطی کاهش مخارج دولتی و افزایش مالیاتها برخلاف آنچه در قسمت قبل از این مقاله گفته شد، منابع مالی در اختیار مردم و کسبوکارها را کاهش میدهد و از آنجایی که نرخ تورم با حجم پول در گردش در جامعه ارتباط مستقیم دارد، این کاهش حجم پول در نهایت سبب کنترل نرخ تورم میشود.
سخن پایانی
خوب بود